دعا نکردم. نه پای پنجره فولاد ، نه در روضه های اول محرم تا آخر صفر، نه پای ضریح ارباب؛ دیگر برای شفا گرفتنت دعا نکردم. دعا نکردم خوب بشوی. دیگر صبح های روز تعطیل را با صدای بهانه گیری هایت بلند نشویم. دعا نکردم مثل بچه های عادی باشی. بروی بنشینی سر کلاس های معمولی. دعا نکردم مثل بلبل صحبت کنی.
به جایش دعا کردم همینطور که هستی توانمد شوی. دعا کردم خدا کمک کند استعدادت را کشف کنیم و بفرستیمت همانجایی که باید شکوفایش کنی. دعا کردم تو هم هر چه زودتر به هدف خلقتت برسی. چون فکر میکنم تو هم درست مثل ما پی کاری به تماشای جهان آمده ای.
دعا کردم خدا به ما صبر و انگیزه بیشتری برای زندگی کردن با تو را بدهد و نگذارد خسته شویم.
دیگر برای مثل ما شدنت دعا نکردم. همینطور که هستی بهترین باش داداش. چه سود از این شبیه هم بودن ها؟
درباره این سایت